امیرعلی امیرعلی ، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

قشنگترین احساس یعنی ........ مادر بودن

پایان شانزده ماهگی ******** سفرمون به تبریز

  سلام پسرم اومدم از سفرمون برات تعریف کنم هفته پیش رفته بودیم به دیار مامانی یعنی شهر زیبای تبریز اول از همه بگم که بیشتر از همه به شما خو ش گذشت تا رفتیم خونه خاله یعنی خاله من اصلن غریبی نکردی و خیلی راحت بودی و اینکه یه دوست خوب پیدا کرده بودی با پسر خاله من دوست شده بودی و مدام اسمشو صدا میکردی قشنگ میگفتی علی علی علی همش اسمش رو زبونت بود و کلی باهاش رفیق شده بودی و بازی میکردی با شوهر خاله هم حسابی دوست شده بودی و اونم عمو صداش میکردی باورم نمیشد که عرض یه ساعت با یکی اینهمه صمیمی بشی آفرین به تو گل پسرم ........... باید از اونا هم کلی تشکر کنم که میزبان خیلی خیلی خوبی بودن و هم خوب از ما پذیرایی کردن و باهم رفتیم کلی گشتیم و ...
26 شهريور 1392

شیطونتر از همیشه ....

سلام سلام شیطونک چند روزی میشه که شما وارد شانزده ماهگیت شدی ماشاله دیگه مرد شدی پسر ....  امروز جمعه بود و مثل همه جمعه های دیگه بابایی تعطیل بود صبح که از خواب بیدار شدی شروع کردی به غر غر کردن و شیطنت و همش گیر دادن به بابایی نمیدونم چت شده بود صبح بعد از صبحونه تصمیم گرفتیم بریم بیرون و خرید کنیم و بگردیم و تا وارد ماشین شدیم تو همش غر میزدی و گیر میدادی به وسیله هایی که داخل ماشین بود و به همه چی کار داشتی و فوزولی میکردی و یه سری چیزارو هم از داخل ماشین به بیرون پرت میکردی و بابایی مجبور بود نگر داره و و بره و دسته گل جنابالی رو ورداره بیاره  خیلی اعصابمون خورد میشد منم تو اون هوای گرم شیشه ماشینو دادم بالا تا شما نتونی چیزی...
2 شهريور 1392

*** قربونی ***

    سلام امیرعلی جونم خوشگل مامان اومدم برات بگم که امروز من و تو و بابایی رفتیم گشتار گاه و برا شما یه گوسفند انتخاب کردیم و سر بریدیم به خاطر اینکه عزیز دلم شما این روزا خیلی مریض میشدی و همش اذیت میشدی کلی هم لاغر شدی   منم کلی غصه میخوردم و اعصاب خوردی میکشیدم یه شب تو خواب دیدم که بابایی بهم میگه چون امیرعلی رو زیاد چشم میکنن میخام براش گوشفند قربونی کنم  بعدش برا بابایی تعریف کردم و اونم رو حرف من نه نمیگه و برا سلامتی شما یه دونه ببعی بریدیم   یه ذره از خونشم مالیدم رو پیشونیت            خدا تو رو از چشم بد حفظ کنه پسرم   &nbs...
4 مرداد 1392
1